قران که بر سر گرفتم دیگر یادم نیست چهها بر من گذشت فقط میدانم با نام هر کدامشان روح از جانم کنده میشد چقدر عاشق آن فضا و آن دعا و آن حس و حال بودم.
به گزارش مجله سپیده سحر ویژه امام عصر عج از بجنورد، شبنم کاظمی مطلق؛ خودم را به هر نحوی بود رساندم آخر قول داده بودم به خودم که امسال هرطورشده مراسم شبهای قدر را به مسجد بروم هرسال مراسمی درخور این سه شب برگزار میکنند و من معمولاً بهخاطر سنگینی و فشار کارهای خانه و بیرون و حضور بچههای کوچکم نمیتوانستم همهی سالها را حضوری شرکت کنم و بعضی سالها در گوشهی اتاق خانهام ساعتها برای خودم و مقابل تلویزیون خلوت میکردم. اگر چه خلوتم هم گاهوبیگاه با حضور بچهها تبدیل به اجتماعی پرسروصدا میشد؛ اما سعی میکردم بچهها را هم در کنار خودم بنشانم و مشغول گوشدادن به دعا کنم، البته چند سال گذشته هم به علت کرونا حضوری برگزارشدن مراسم شبهای قدر کمرنگتر شده بود؛ ولی امسال نذر کردم و قولی داده بودم پس هر طور بود باید خودم را میرساندم، پس رساندم. سالن مسجد مملو از خانمها بود، مداح نوحه میخواند و جوشن کبیر را قرائت میکرد چند نفر چایی و خرما پذیرایی میکردند و همه مشغول زمزمهی دعای جوشن کبیر بودند فضایش مانند حرم امام رضا (ع) آرامش عجیبی در تمام وجودم گستراند، گوشهای نشستم قران و کتاب دعایم را از کیفم درآوردم چادرم را کمی روی سرم جابهجا کردم آخر بهخاطر عجلهای که کرده بودم از ترتیب ِروی سرم درآمده بود. مداح میخواند و مردم تکرار میکردند و اوای دلنشینش تمام مسجد را پرکرده بود چقدر این واژهها قلب را آرام میکند. الغوث الغوث ِمردم، طنینش منارههای مسجد را به سجود وادار کرده بود، هماهنگ و از عمق جان، سبحانک یا لا الله الا انت، نمیدانم گریههایمان از سر شوق و لذتی بود که از دعا و طنینش میبردیم یا یادآوری گناهانمان و طلب عفو برای بخشش. دخترخانم محجوبی کنارم نشسته بود آرام زمزمه میکرد و اشک راهش را روی گونههایش بازکرده بودند و به پایین سر میخوردند آنقدر آرام و دوستداشتنی زمزمه میکرد و دعا میخواند که رغبت خواندن دعا، وجودم را شعلهورتر میکرد هماهنگ شدم با او، نامش زهرا بود، زهرا خانم بیست سالش بود و از کودکی همیشه و هر ساله حتی در سالهای کرونا به مسجد میآمد و بیتردید شبهای قدرش را اینجا و با نوحه و صدای مداح میگذراند و هر سال سه وعده دعای جوشن کبیر را در این فضای روحانی زمزمه میکرد. به گفتهی خودش هیچچیزی در این سالها مانع حضورش نشده بود و هرطورشده بود سعی کرده بود بیاید آخر به پدر شهیدش قولهایی داده بود که یکیاش حضور هر ساله در این مراسم پر رحمت بود.
خجل شدم که بعضی سالها با بهانههایی خودم را از این فروغ و جلال محروم میکردم تصمیم گرفتم منبعد هرطورشده هر سال حضوری بیایم و این مراسم پر فیض را انجام دهم هنگام هم صدا شدن با مردم گویا روح و جانم با جوشن کبیر درآمیخته بود هر صفتی از صفات خدای بزرگ که گفته میشد من را در خود غرق میکرد گم میشدم. در وجود لایتناهیاش آنقدر که نفهمیدم اشکهایم به کدامین سو روانه میشوند، شبهای قدر از کودکی برای من خاص بودند انگار تمام سال منتظر بودم که شبهای قدر برسند که آن اندک و زیاد گناهانم را لطف خدا بشوید و ببرد و تقدیرم را برای سال بعد نیکوتر بنویسد که ما آنقدر نمیدانیم عظمتش را، آنگونه که خداوند فرموده شبهای قدر از هزار ماه برتر است. قران که بر سر گرفتم دیگر یادم نیست چهها بر من گذشت فقط میدانم با نام هر کدامشان روح از جانم کنده میشد چقدر عاشق آن فضا و آن دعا و آن حس و حال بودم، حس و حال شبهای پربرکت قدر. شب قدر یا لیلة القدر، به معنای شب سرنوشت که شب فرمان، شب قدرت، شب ارزش، شب تقدیر و شب اندازهگیری است. نام شبی است که در کتاب قران خصوصاً سورهی قدر از آن نامبردهشده، بسیاری از مسلمانان اعتقاد دارند که آیات قران برای اولینبار در شب قدر از سوی خدا بر حضرت محمد (ص) نازل شده است. در اعتقادات و باور مسلمانان شب قدر در ماه رمضان (ماه نهم قمری) قرار دارد و معتقدند این ماه، ماه رحمت فراران خداوند است ماهی که گناهان آمرزیده و دعاها اجابت میشوند و همچنین معتقدند که هر سال در این شبهای بزرگ خداوند همه آنچه را که در سال آینده اتفاق خواهد افتاد مقدر میکند و با انجام کارهای نیک سعی در شستن و ازبینبردن گناهان خود دارند.
در روایات شیعه آمده است که شب قدر یکی از سه شب ۱۹، ۲۱ یا ۲۳ ام در ماه رمضان است که احتمال اینکه شب قدر شب بیستوسوم باشد بیشتر است. در کتاب اصول کافی آمده است که تقدیر در شب نوزدهم نوشته میشود و در شب بیست و یکم و امضا و انتهای کار در شب بیست و سوم است. پس بیاییم در این ماه پربرکت و شبهای عزیز ِقدر برای سلامتی رهبر عزیزمان و سربلندی مردم و کشور پر اقتدارمان و یاد و نام شهدای بزرگ و عزیز ایرانمان که در دفاع از ما چه در هشت سال جنگ و چه شهدای مدافع حرم و شهدای مدافع امنیت که شجاعانه از ما و کیان ملت ما دفاع کردند تا امروز راحت و در امنیت یکصدا فریاد بزنیم الغوث الغوث، با صدایی رسا دعا کنیم و در خلوت خود آنچه بخواهیم که خدای بزرگمان برای ما میخواهد که قطعاً صلاح کار را او بهتر از هر کسی میداند. همان گونه که در قرآن کریم دربارهٔ شب قدر در سورهی قدر چنین آمده: «بهراستی که ما آن را در شب قدر فرو فرستادیم؛ و چه تو را به شب قدر آگاه تواند کرد. شب قدر از هزار ماه برتر است. در این شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از هر امر فرود میآیند. این شب تا صبحگاه «سلام» است». طبق روایتی از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، خداوند عزّ و جلّ مى فرماید: هرگاه یاد من بر بنده ام غالب شود ، خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم ، عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم، حجاب میان خود و او را بردارم و عشق خود را بر جان او چیره گردانم، چندان که مانند دیگر مردم دچار سهو و غفلت نمى شود. پایان پیام/ک